پرشانپرشان، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره
آدرینآدرین، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

هدیه خداوند

مش پرشان

1392/3/2 0:47
236 بازدید
اشتراک گذاری

آخر بهمن بود كه مامان جون اعظم گفت پرشان طلايي كه تو بيمارستان بود نذر كردم حالش كه انشاالله خوب بشه تا آخر امسال ببريمش مشهد و حتما بايد تا آخر سال بريم ما هم ديديم كه داريم به عيد نزديك ميشيم و شلوغي كارهاي شب عيد به همين دليل هفته اول اسفند پسر طلايي رو برديمش مشهد رفت را با قطار غزال رفتيم و برگشت با هواپيمايي ماهان. رفت ساعت 6 بعد از ظهر راه افتاديم و 30/3 صبح رسيديم. چند ساعت اول را كه پسر گلم نشست وسطمون و دد دد كرد تا خوابش گرفت و گذاشتيمش تو كالسكش و خوابيد و اصلا اذيت نشديم اما برگشتن ساعت 6 پروازمون بود كه از ساعت 4 فرودگاه بودي تا ساعت 9 پرواز انجام شد و 11 رسيديم خونه پسرم خيلي آروم بود و اذيت نكرد اما به نظرم خودش اذيت شد و من هم كه تجربه تاخيرهاي بسيار هواپيمايي را داشتم براش همه چيز برداشته بودم و خدا را شكر اصلا به مشكل نخورديم. پسرم يك بار با بابا و بابا جونش رفت داخل حرم و يكبار هم سر نماز ظهر جمعه برديمش كه نتونستيم بريم داخل حرم و فقط رفتيم نماز خونديم و خداحافظي كرديم و از امام رضاي عزيز خواستيم حافظ پسرم باشه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)